سلام به همگی! من میترا لطفعلی هستم و این هفته میخوام استفاده از Transitions در بخشِ نوشتاریِ زبان انگلیسی رو به شما آموزش بدم.
هفتهی گذشته، در کوئیز هفتگی شماره شانزدهم، استفاده از Discourse Markers رو تمرین کردیم و متوجه کاربردشون در بخشِ گفتاریِ زبان انگلیسی شدیم. این هفته، همون بحثِ هفتهی پیش رو ادامه میدیم ولی در بخش نوشتاریِ زبان! و اسم درس هم به Transitions تغییر پیدا میکنه. بنابراین، اگه درسِ هفتهی قبل رو نخوندهین، حتماً لازمه که اول به اون برگردین و یادش بگیرین، بعد بیاین سراغ این درس!
نکتهی مهم:
وقتی بحث Transitions میشه، بیشتر زبانآموزان یه لیستِ بلند بالا از همهشون تهیه میکنن و سعی میکنن تا هر چه بیشتر ازشون در نوشتهی خودشون استفاده کنن. این کار کاملاً اشتباهه! هدف ما از استفاده از Transitions به رُخ کشیدنِ سوادمون نیست، بلکه بخشیدن انسجام به متن و روانیِ هرچهبیشتر اون به چشمِ خوانندهس. در نتیجه، در استفاده از Transitions اغراق نکنیم. اینو گفتم که از همین ابتدا، روشِ غلط رو بذاریم کنار و بهطور صحیح درس رو شروع کنیم. من در این درس، Transitions رو بر اساسِ کابردشون، به گروههای متفاوت تقسیم میکنم. از هر گروه فقط دو یا سه تا از اونها رو براتون توضیح میدم. علاوهبراین، خیلی مهمه که نگات گرمری مربوط بهشون رو به طور دقیق یاد بگیریم، که من اینجا در این رابطه بهتون کمک میکنم.
-
اضافه کردنِ یک مطلب
The whole report is badly written. Moreover, it’s inaccurate.
The whole report is badly written. It’s, moreover, inaccurate.
The whole report is badly written. It’s inaccurate, moreover.
همونطور که میبینین، moreover میتونه در اولِ جمله (مثال یک)، وسطِ جمله و بعد از فاعل (مثال دو) و همچنین آخر جمله (مثال سه) بیاد. حتماً، بنا بر جایی که Transitions قرار میگیرن، از کاما به شکلِ صحیح استفاده کنین. مثالهای بیشتر از این گروه:
The town has a good transport system. Furthermore, it is very cheap.
The company’s profits seem to be decreasing. Plus, the staff’s moral has also started to decline.
هر دو Transitions اولِ ما، یعنی moreover و furthermore کاملاً رسمی هستن. ولی کلمهی plus غیررسمی هست.
-
نشان دادن تضاد
Although the sun was shining, it wasn’t that warm.
It wasn’t that warm although the sun was shining.
ما از although هم اول جمله و هم وسط جمله میتونیم استفاده کنیم ولی کاما فقط در حالت اول وجود داره!
Despite her illness, Jackie went to work.
Despite being ill, Jackie went to work.
از لحاظ گرمری، despite حرف اضافه محسوب میشه و باید به ساختاری که بعدش نوشته میشه توجه کرد: فعل + ing (مثال دوم) و یا گروه اسمی (مثال اول). به جای قرار گرفتن کاما دقت کنین.
In spite of the fact that she was ill, Jackie went to work.
برخلافِ شباهت ظاهریشون، despite و in spite of the fact that از لحاظ گرمری کاملاً با هم فرق دارن. اولی، یک عبارت و یک جمله رو بهم متصل میکنه، در حالیکه دومی، دو جمله رو بهم وصل میکنه.
-
نشان دادن ترتیب مطالب
There are two very good reasons why we can’t do it. Firstly, we don’t have enough money, and secondly, we don’t have enough time.
There are three factors to take into account: firstly cost, secondly time, and thirdly staff.
-
مثال زدن
There are many different ways to improve your fitness level, such as increasing cardio exercises and eating healthy food.
در مورد such as باید بدونین که، حتماً باید بعد از یک اسم بیاد! به همین دلیل نمیتونیم در ابتدا یا انتهای جمله ازش استفاده کنیم.
Big cats, like lions, are dangerous and should not be kept at home as pets.
like یه کلمهی غیررسمیه و بهتره که در متون رسمی استفاده نشه!
In the electronics industry, for instance, five thousands jobs are being lost.
For instance, in the electronics industry five thousands jobs are being lost.
-
مقایسه کردن
The diaries of politicians tend to be self-justifying. Similarly, autobiographies may be idealized.
The diaries of politicians tend to be self-justifying; Similarly, autobiographies may be idealized.
نکته: در نوشتههای خیلی رسمی، میشه دو جملهی مستقل رو با استفاده از نقطه و ویرگول (مثال دوم) بهم متصل کرد.
The family emigrated to New Zealand in 1949, which seemed a wonderland in comparison with post-war England.
The dream of young people is to grow old, and it is likewise the dream of their parents to relive youth.
-
برای روشن کردن یک مطلب
He was economical with the truth – in other words, he lied.
Membership in these groupings rests on partnerships in managing certain resources, which, as mentioned earlier, may not necessarily be purely economic.
I believe his account of the story, that is I have no reason to doubt it.