سلام. به دومین مصاحبهی ما خوشآمدید. در این مصاحبه با موضوع “استفاده از زبان مادری در آموزش زبان دوم” با سرکار خانم فرناز معماری، لیسانس زبان اسپانیایی و دیپلم تدریس از کمبریج همراه خواهیم بود. موضوع مصاحبه، یکی از چالشبرانگیزترین موضوعاتیست که اساتید در امر تدریس با آن درگیر هستند و هر کسی نیز با توجه به تجربه و دانش خود، منطق خاصی برای استفاده کردن و یا نکردن از آن دارد.
در اکثر مدارس زبان، قانون “English Only” و ممنوعیت استفاده از زبان مادری بسیار سفت و سخت وجود دارد تا معلمان بتوانند بیشتر و بهتر دانشآموزان را در محیط شبیهسازیشدهای به زبان دوم مورد نظر نزدیک کنند و یادگیری بهتر صورت بگیرد؛ اما آیا استفاده از زبان مادری در کلاس و برای آموزش اثر منفی دارد یا خیر؟
فواید استفاده از زبان مادری
- پژوهشها نشان میدهد که زبان مادری نقش مهمی در یادگیری زبان دوم دارد. در پروسهی یادگیری زبان دوم، “ترجمه و جابهجایی بین دو زبان” یک امر طبیعی و ناخودآگاه هست که برای هر دانشآموز اتفاق میافتد. (Cook, 2001; Woodall, 2002) به همین دلیل ما باید با این موضوع کنار بیاییم تا اینکه بخواهیم بر خلاف آن باشیم زیرا با تنبیه و سخت شدن بر استفاده از زبان مادری باعث میشویم تا دانشآموز صحبت نکند و احساس خجالت و شرم در او ایجاد شود. (Goldstein (2003
- نکتهی مثبت دیگر ایجاد ارتباط و Rapport است که در زبان مادری بین دانشآموز و معلم بهتر صورت میگیرد. (Harbord, 1992)
- در مواردی که قواعد گرامری و یا Instruction یک فعالیت برای دانشآموزان پیچیده و غیرقابلفهم است، میتوانیم از یک دانشآموز که متوجه شده است کمک بگیریم تا به زبان مادری برای دوستانشان توضیح دهند و یا خودمان به آنها کمک کنیم و از اتلاف وقت جلوگیری کنیم و استفاده از آن مفید واقع شود.
- همچنین برای Very young learner ها استفاده از زبان مادری میتواند یادگیری را برای آنها تسهیل بکند و یا اینکه اگر زبانآموزانی را داریم که مسن هستند و مشخصاً ندانستن یک کلمهی خاص باعث گرفتن سرعت کلاس بشود و یا اینکه خود آنها به سبب آن حواسشان پرت بشود و از بقیهی کلاس جا بمانند و… گفتنش در این شرایط اتفاق بدی نیست و میتواند استفاده بشود.
معایب استفاده از زبان مادری
- و اما استفاده از زبان مادری میتواند به تدریج باعث شود دانشآموز اعتمادبهنفس خود را در استفاده از زبان دوم از دست بدهد و همیشه فکر کند که معلم تا به زبان مادری آنها توضیح ندهد او مباحث را متوجه نمیشود و یا بخواهد به زبان مادری در کلاس صحبت کند در حالی که توانایی آن را دارد که بهخوبی همان ایدهها را در زبان دوم بیان کند. پس ممکن است استفادهی آن عادت شود و از هدف Communication در زبان دوم دور شویم.
- واقعیتی که وجود دارد این است که ما در زبانهای مختلف خیلی وقتها معادل بعضی از ساختارها، مدل چیدمان جملات و بعضی از کلمات را نداریم. مثلاً ما در زبان اسپانیایی ساختارهایی را داریم که نه در زبان انگلیسی و نه در زبان فارسی داریم؛ بنابراین بهترین حالت یادگیری آنها این است که در همان کانتکست زبان اسپانیایی یاد گرفته بشود؛ با ترجمه کردن اتفاق خاصی نمیافتد و زبانآموز گمراهتر نیز میشود و دائما در حال ترجمه و تطبیق جملات در زبان مادری خودش باشد که این امر اثر منفی به روی یادگیری فرد میگذارد.
آیا باید استفاده از آن را ممنوع کنیم؟
“من فکر میکنم که تقریباً در حیطهی کاری ما یککمی سلیقهای و شخصی باشد. مثلاً خود من نسبت بهش خیلی حساسم و ترجیحم بر این است که به هیچ عنوان استفاده نشود؛ اما اساتید بزرگواری هم هستند که نسبت به آن خیلی تعصبی را که شاید بعضی از ماها داریم را ندارند، بنابراین فکر میکنم مشخصاً نمیشود جواب خاصی را داد ولی بهصورت کلی اگر بخواهیم بهش نگاه کنیم به طبع هر چقدر کمتر استفاده بشود یادگیری برای زبانآموز بهتر خواهد بود.”
چگونه استفادهی L1 را در کلاس کاهش دهیم؟
به عقیدهی من این سؤال بیشتر به روش تدریس یک معلم، تعهد و خلاقیت او برمیگردد. روش تدریس قطع به یقین میتواند استفاده از آن را کم بکند، با استفاده از روشهایی متناسب با نوع یادگیری یک زبانآموز و قراردادن آنها در کانتکست صحیح میتوانیم از آن بکاهیم.
- مثلاً با یاد دادن سؤالاتی چون “How do we say ____ in English?” میتوانیم به آنها کمک کنیم تا چگونه معادل کلمهی مورد نظرشان را در کلاس به انگلیسی بپرسند و یا یک چیز مهمی را با اجازه گرفتن قبل از آن بیان کنند مانند “Can I say something in my language?”.
- یک راهحل برای کاهش استفاده از زبان مادری میتواند این باشد که معلم برای هر کلمهای که بچهها به زبان مادری خود میگویند یک خط و یا نشانهای به روی تخته بکشد و در آخر کلاس از آنها بخواهد تا یک Writing با تعداد کلمات معلومشده (مثلاً هر علامت برابر با 20 کلمه) و یک موضوع رندوم بنویسند.
- و یا وقتی شنیدید که کسی به زبان مادریش حرفی میزند یک کارت “The P Card”به او بدهید. بعد از آن وظیفهی آن فرد هست که با زیر نظر داشتن دیگران آن کارت را به نفر بعدی که به زبان مادری حرف زده است بدهد؛ و در انتها آخرین نفر باید کاری که دیگر بچهها میگویند را انجام دهد، هر چه که باشد!
- سعی بر آن کنید تا کار شما مفهوم “تنبیه” به خودش نگیرد؛ به طور مثال به جای اینکه تمام تمرکز خود را به روی Using L1 بگذارید، آن دسته از دانشآموزانی که از زبان دوم بیشتر استفاده میکنند را تشویق کنید، جایزههای کوچک بدهید و…
پس بهصورت کلی هرچه کمتر از زبان مادری زبانآموز در زبان دومی که در حال یادگیری هست استفاده بشود، به طبع دانشآموز میتواند زبان دوم را راحتتر یاد بگیرد (مگر در شرایط خاصی چون غیر قابل فهم بودن یک گرامر و دیگر مواردی که بالاتر گفته شد)؛ با همان معنا و کانتکست، نه اینکه در ذهنش شرطی بکند و با زبان مادری تطبیق بدهد.
در زیر سه نمونه از نظرات دوستانمون که در خارج از ایران تدریس میکنند رو در این مورد باهم بخونیم…
آکو مدرس در ویتنام
نظریهها بسیار است اما من خودم فکر میکنم چیزی که در عمل اتفاق میافتد کاملا متفاوت است چون استفاده از زبان مادری مانند شمشیری دولبه است. در اینجا ما Assistant داریم برای سطوح مختلف، که بچهها هر سؤالی، اکسپرشن یا هر کلمه و هر چیزی را که بلد نیستند را میتوانند ازش بپرسند و اون توی یک کلمه به ویتنامی به بچهها یاد میدهد. این برای Younge Learner ها بسیار کمک کننده است مخصوصا برای وضع کردن یک سری قوانین که بخواهند بیرون بروند چه باید بگویند و غیره و یا برای تدریس مفاهیم انتزاعی. اما به مرور حضور assistant کمرنگتر میشود چونکه این بچهها بعدها به مشکل بر میخورند زیرا در کانتکستهای مختلف نمیدانند که کدام کلمات باید استفاده بشود چون معنی کلمات را فقط یک کلمه به زبان ویتنامی یاد گرفتهاند و کاربردهای دیگری از آن کلمه را نمیدانند. بنابراین حضورش کمرنگتر میشود؛ مثلا در Pre Intermediate اشتباه است چون بچهها متکی میشوند و دیگر سعی نمیکنند تا با همان دایره لغاتی که دارند مفهوم را برسانند و همیشه میخواهند که از assistant بپرسند و کمک بگیرند. اما من خودم از Family Freinds 3,4 دیگه assistant ندارم و صفر تا صد کارها تو کلاس توسط خودم انجام میشه و خودم به بچه ها کمک میکنم؛ معمولا بچههایی هم هستند که یک مقدار زبانشان بهتر است (یا در مدرسه کار کردهاند یا در خانه تمرین بیشتری میکنند) خودشان تسهیلگر هستند و به دوستانشان هم در کلاس کمک میکنند تا صحبتهای من را متوجه بشوند. پس به نظر من استفاده از زبان مادری مفید میتونه باشه تنها برای Young Learners و اصلا برای سطوح بالاتر Beginners پیشنهاد نمیکنم.
شیما مدرس در میلان
من اوایل که اینجا بودم ایتالیاییم خوب نبود و نمیتونستم خوب حرف بزنم برای همین کسایی که براشون کار میکردم رسما به من میگفتند که یکم ایتالیایی حرف بزنم و کم کم که یاد گرفتم متوجه شدم که دانستن زبان اول در یادگیری زبان دوم خیلی مهمتر از آن چیزی بود که فکر میکردم؛ چون بسیاری از آن Interference هایی که ممکنه پیش بیاد رو تو وقتی میتونی حدس بزنی که زبان اول رو بلد باشی یا خیلی از Anticipated Problems میتونه حل بشه یا حداقل بهش فکر بشه و توی Planning خیلی خیلی مهمه. استفاده از زبان مادری همچنین در زمان یاد دادن Grammar هم خیلی کمک میکنه و من اصلا فکر نمیکنم که چیز بدیه و خیلی هم استفاده میکنم چه در فارسی چه در ایتالیایی. و در آخر باید بگم که به نظر من اینکه از زبان مادری استفاده بشه اصلا بد نیست این فقط یک Trend شد در زمان Audio Lingual که صرفا و بشکل سنگینی به ترجمه تکیه میکردند و این شد که موسسهها بیان و بگویند که ما این کار رو نمیکنیم و ما فقط به زبان مقصد حرف میزنیم؛ در واقع یک شیوهی Marketing بود.
It might have worked for the time but then we got better and now we know better and I don’t think it is necessary or even helpful to speak only the second language and I don’t advocate that. I speak Italian when I’m teaching in Italy and I speak Farsi when I’m teaching online to my Iranian students and well I hope it helped.
مهسا مدرس در ترکیه
من در ایران اصلا با بچهها کار نکرده بودم و در آموزشگاه هم که کار میکردم با کسایی طرف بودم که در حد مدرسه بلد بودند و آموزشگاه هم تاکید داشت که به زبان انگلیسی صحبت بشه و فارسی استفاده نشه و ما سعی خودمون رو میکردیم فقط هر از گاهی در حد یک سری کلمات Abstract فارسی میگفتیم. اما ترکیه که بودم چارهای نداشتم جز اینکه زبان انگلیسی رو حرف بزنم چون ترکی بلد نبودم که بخوام توضیح بدم اما خب چون من مقطع اول و دوم و سوم دبستان درس میدادم گرامر سختی نداشت و مثلا Past Simple سختترین چیزی بود که داشتند، اما اتفاقی این وسط میافتاد این بود که خود بچههایی که متوجه میشدند برای آنهایی که کمتر میفهمیدند به ترکی به دوستانشون توضیح میدادند و من هم جلوشون رو نمیگرفتم. سال دوم که خودم ترکی رو بهتر یادگرفته بودم خیلی وقتها اگر یک سری چیزها مخصوصا کلمات Abstract که نمیتوانستم با شکل و عکس نشان بدم ترکی میگفتم هم آنها ذوق میکردند که من ترکی گفتم و هم اینکه سریع یاد میگرفتند و درگیر نبودند؛ وقت کلاس صرفهجویی میشد و الکی نمیرفت تا بخوای یک ساعت یک چیزی رو بفهمونی و … . همچنین از کلاسهای دیگر هم میدیدم که خود معلمهای ترک از زبان ترکی برای توضیح دادن حالت دستوری گرامر استفاده میکردند و حتی بیشتر! یعنی آن چیزی که لازم بود یاد بگیرند رو معلم ترکشون توضیح میداد بهتر یاد میگیرفتند و ماها که Skill Teacher بودیم آن چیزی رو که یادگرفتند رو سعی میکردند در قالب Speaking و Writing تولید کنند و خیلی نیاز به توضیح دادن به زبان آنها نداشتم. در کل بنظرم برای سطوح پایین زبان مادری خوبه که استفاده بشه و خیلی کمک کننده هست ولی سطح های بالا نه مثلا کسی که به Pre Intermediate رسیده لازم نیست و میفهمه!
شما هم در قسمت کامنت، نظرتان را درباره استفاده از زبان مادری با ما درمیان بگذارید؛ موافق هستید یا مخالف؟ در چه شرایطی؟!
Source: ontesol.com / teacher.pl