یکی از دغدغههای یک معلم این است که تا چه حد باید پیگیر انجام تکالیف زبانآموزان باشد. تا چه حد باید به آنها یادآوری کند که مطالعه خارج از کلاس نقش مؤثری در یادگیری دارد. اما تعدادی از زبانآموزان اهمیت این موضوع را دریافتهاند و در این مورد خودکفا هستند. خودکفایی زبانآموز یعنی درک او از نقش خود به عنوان یک شاگرد در مسیر یادگیری. خبر خوب اینکه خودکفایی قابل آموزش است. بحث کلاسی و گفتگوهای دو نفره با معلم میتواند به زبانآموز کمک کند.
زبانآموزان خودکفا ذهنیت بالغ و ابتکار عمل دارند و ریسک میکنند. آنها نه تنها فرصتها را تصاحب میکنند بلکه زمانیکه فرصتی وجود ندارد به راحتی میتوانند آن را ایجاد کنند. معلمها زمانی که با زبانآموزانی با ذهنیت بالغ سروکار دارند، آموزش را ارزشمندتر میبینند. دنیای امروز به شدت به چنین زبانآموزانی نیاز دارد، چراکه آنها مدام ما معلمها را با تغییرات اجتماعی و تکنولوژیکی روبرو میکنند. در چنین شرایطی از زبانآموزان انتظار میرود که خود را با شرایط جدید سازگار کنند.
مزیتهای یک ذهنیت بالغ چیست؟
زبانآموزانی با ذهینت بالغ به احتمال زیاد از آن دسته زبانآموزانی هستند که در طول عمر خود همواره به یادگیری ادامه میدهند و این امر در پروسه یادگیری مهم است؛ چون آنچه که آنها در کلاسهای زبان یاد میگیرند، ممکن است در مقایسه با آنچه آنها برای یادگیری کامل نیاز دارند، کافی نباشد. اغلب به معلمان زبان توصیه میشود که در هر کلاس یک ساعته، بین هشت تا ده کلمه را تدریس کنند و برخی از معلمان حتی دو برابر این مقدار تدریس میکنند. در حالیکه طبق تحقیقات بهتر است بر حداقل کلمات و تکرار و تمرین آنها در یک کلاس تمرکز کنیم.
چطور یک ذهنیت بالغ پرورش دهیم؟
از آنجا که یک ذهنیت بالغ و یادگیری پیگیرانه برای یک زبانآموز دو ویژگی بسیار مطلوب محسوب میشود، بسیاری از معلمان کنجکاوند بدانند که چطور میتوانند زبانآموزان را در طول مسیر یادگیری تشویق کنند. در اینجا چند روش جهت استفاده معلمان ارائه شده است:
- برای زبانآموزان الگویی باشید و با رفتارتان نشان دهید که چطور میتوان به ذهنیت بالغ رسید نه اینکه تنها در مورد آن حرف بزنید.
- کلاس را به مکان امنی برای اشتباه کردن تبدیل کنید، به این صورت که در مقابل اشتباهات و چالشها رفتار مثبتی داشته باشید.
- اهداف آموشی تنظیم کنید و زبانآموزان را تشویق کنید تا بتوانند چالشهای یادگیری را پشت سر بگذارند.
- از زبانآموزان دعوت کنید در مورد پروسه یادگیری خود صحبت کنند و نظر بدهند.
در عین حال مهم است که ما به عنوان معلم درک عمیقی داشته باشیم از اینکه چرا آنها زبان میخوانند.
ذهنیت بالغ از کجا شکل میگیرد؟
یادگیری پیگیرانه و داشتن ذهنیت بالغ را میتوان آموخت. زبانآموزان خودکفا و فعال یک ذهنیت بالغ دارند: آنها باور دارند که میتوانند اثرگذار باشند (تا اثرپذیر باشند). فعالبودن با تعامل معنیدار شکل میگیرد. یعنی میتوانیم فرصتهایی برای زبانآموزان فراهم کنیم تا فعال و موثر باشند. در عین حال به آنها کمک میکنیم که با ذهنیت بالغ پیگیرانه در مسیر یادگیری پیش بروند. هرچند زمانیکه بر رشد زبانآموز تمرکز میکنیم به این معنی نیست که باید تمام تمرینهای کلاس را تغییر دهیم. برخی از فعالیتهای قبلی همچنان مفید هستند. بلکه این امر به این معناست که باید یکبار تمام فعالیتهای کلاس را بررسی کنیم و فعالیتهایی که زبانآموزان را منفعل میکنند را به فعالیتهایی تبدیل کنیم که به فعالشدن و خودکفایی آنها کمک میکند. به طور مثال موارد زیر میتوانند مفید باشند:
انتخاب فعالیتهای کلاس
معلمان در بیشتر کلاسها از کتاب درسی استفاده میکنند و در این کتابها در بیشتر موارد زبانآموزان حق انتخاب ندارند. این نمونهای است از مواردی که سبب میشود خودکفایی زبان آموز کم شود. در کلاس لازم است در عین اینکه موارد مشخصی جهت آموزش در نظر گرفت، به زبانآموز قدرت انتخاب نیز داده شود.
در حد ممکن مواردی را برای تمرین زبانآموزان انتخاب کنید که مرتبط به زندگی آنها باشد. مثلا از آنها بخواهید ترانه مورد علاقهشان را به کلاس بیاورند و در مورد داستان آن صحبت کنند. زمانیکه آنها نقشی در کلاس دارند، نسبت به کلاس حس تعلق نیز دارند و احساس میکنند که می توانند در یادگیری خود تاثیرگذار باشند.
گروههای آموزشی
در بیشتر کلاسهای زبان معلم، تنها منبع یادگیری است و این مورد به کم شدن فعالیت و خودکفایی زبانآموز منتهی میشود. آنها به گروههای آموزشی نیاز دارند تا با هم یاد بگیرند و به چالش کشیده شوند. فعالیتهای کلاسی گروهی مانند jigsaw میتواند یکی از این نمونهها باشد.
برنامه کلاس (lesson plan)
بجای داشتن یک برنامه ثابت در کلاس میتوان پیش از کلاس چند گزینه مختلف در نظر گرفت و حین کلاس با توجه به روند پیش آمده یکی از آنها را انتخاب کرد. در کلاس میتوان از اتفاقات در جریان برای آموزش کمک گرفت. برای مثال معلم در کلاس میگوید که تعدادی لغت را به زبانآموزان در کلاسی دیگر آموزش داده و سپس آنها در یک بازی شرکت و از آن کلمات استفاده کردهاند. معلم صدای آنها را ضبط کرده است. حال زبان آموزان باید به آن گوش کرده، آنها را تحلیل کنند و نظر دهند. با این فعالیت کلاس از حالت رسمی خارج میشود و به آنها این حس را میدهد که آنها میتوانند تغییر ایجاد کنند.
فیدبک کارآمد
در حالت کلی به نظر میرسد که فیدبکهای معلم تاثیر نامطلوبی بر خودکفایی آنها دارد. معلم میتواند در مورد شیوه ارائه فیدبک گزینه بدهد: آیا آنها میخواهند فیدبک کتبی بگیرند یا شفاهی؟ فیدبک صوتی یا رودررو با معلم؟ هر نوع قدرت انتخابی حس تعلق به زبانآموز خواهد داد.
یادگیری خارج از کلاس
یادگیری فقط محدود به کلاس نیست. بخش مهمی از فرآیند یادگیری، مطالعه روزانه زبان آموز است که بخشی از خودکفایی او در یادگیری محسوب میشود. معلم میتواند به آنها تکالیفی بدهد که نیاز به تحقیق داشته باشد. زبانآموزان باید زمانی برای جستجو در اینترنت داشته باشند و جلسه بعد جواب را به کلاس بیاورند.
recourses:
www.oupeltglobalblog.com/